فهرست عناوین مطلب
5 روش برتر کاربردی مددکاران اجتماعی
مروری بر پنج روش مهم و اساسی در حرفه مددکاری اجتماعی
کاری از پایگاه خبری اختصاصی مددکارنیوز
هر روز مددکاران اجتماعی با افرادی مواجه می شوند که «ظلم، تبعیض و فقر» را تجربه می کنند و باید سیل اطلاعات متفاوت و متناقض را مبتنی بر مداخلات مددکاری اجتماعی درک کنند (راجرز و همکاران، ۲۰۲۰، ص ۲).
روش ها و مُدل های مددکاری اجتماعی
یافتن روش ها و مُدل های مناسب می تواند به درک تجربیات دیگران کمک کند.
مدیریت مورد در مددکاری اجتماعی
مدیریت مورد که در بریتانیا رایج است، ارتباط تنگاتنگی با استفاده از مراقبت برای رفع نیازهای بهداشت بزرگسالان و مراقبت اجتماعی دارد.
پیاده سازی های قبلی از بالا به پایین مدیریت می شد و از طریق سیستم مزایا قابل دسترسی بود که منجر به افزایش روزافزون صورتحساب های تأمین اجتماعی دولتی شد. با گذشت زمان، استقلال بیشتری به جامعه داده شده است، که استقلال، انتخاب و کنترل را در سطح محلی تشویق می کند (هاچینسون، ۲۰۱۳).
رایج ترین رویکرد مدیریت مورد در بریتانیا به عنوان کارآفرینی اجتماعی شناخته می شود. نیازهای فرد توسط یک مدیر مورد ارزیابی می شود که به عنوان رابطی برای سایر خدمات در جهت رفع نیازهای کاربر خدمات عمل می کند.
“یکی از نقاط قوت اصلی رویکرد مدیریت مورد، مرکزیت ارزیابی مبتنی بر نیاز است که همه برنامهها و اقدامات دیگر از طریق آن مذاکره میشوند“ (هاچینسون، ۲۰۱۳، ص ۳۲۱).
با این حال، چالش های این رویکرد شامل سیستم با منابع محدود است. بودجه ممکن است ناکافی باشد و اغلب منجر به تشدید معیارهای واجد شرایط بودن می شود.
رویکردهای مبتنی بر نقاط قوت و راه حل محور
رویکردهای مبتنی بر نقاط قوت و متمرکز بر راه حل برای مراقبت اجتماعی، به ایجاد اتحاد با مددجویان در شرایطی که منحصر به فرد بودنِ آنها را تشخیص می دهند کمک می کند (راجرز و همکاران، ۲۰۲۰).
این روشهای مددکاری اجتماعی کمتر بر مدیریت ریسک و آنچه افراد فاقد آن هستند، تمرکز میکنند و بیشتر بر توانایی ذاتی آنها برای رشد و توسعه با تکیه بر نقاط قوتشان متمرکز است.
روش مبتنی بر نقاط قوت بر مبنای بر چندین اصل اساسی است، از جمله (اصلاح شده از راجرز و همکاران، ۲۰۲۰):
- فرد، خانواده، گروه و جامعه همه نقاط قوت دارند.
- تروما و ناملایمات می توانند فرصت ایجاد کنند و به منبع قدرت تبدیل شوند.
- نباید در مورد ظرفیت فرد برای رشد و تغییر، فرضیاتی صورت گیرد.
- تمرین مشارکتی بهترین عمل است.
- هر محیطی سرشار از منابع است.
“کار اجتماعی در مورد مراقبت، مراقبت و امید است” (راجرز و همکاران، ۲۰۲۰، ص ۲۴۴).
به طور اساسی، این رویکردها در جهت حل مشکلاتِ حال حاضر و در عین حال، ایجاد منابع و مهارت هایی برای آینده کار می کنند. آنها همچنین تاب آور هستند و به طور موثر با سایر روش ها و تکنیک های مددکاری اجتماعی ترکیب می شوند (راجرز و همکاران، ۲۰۲۰).
مددکاری اجتماعی روایی
به جای اینکه افراد حرفهای بهعنوان متخصص در نظر گرفته شوند، که ورود می کنند و دیدگاه (گاهی محدود) خود را از موقعیت ارائه میکنند، روش روایت رویکردی جایگزین دارد (کوپر، ۲۰۲۰). تشخیص میدهد که مشکلات اغلب در سیستم گستردهتر روابط یافت میشوند تا فرد.
رویکرد روایی بیان میکند که «مشکل، مشکل است، نه شکست در خود شخص» (کوپر، ۲۰۲۰، ص ۲۶۱).
با این حال، مددکاری اجتماعی روایی با انتقاداتی مواجه شده است. اگر مشکل را بیرونی کنیم، آیا فرد را تبرئه و از مسئولیت سلب می کنیم؟ البته لازم نیست اینطور باشد.
یک رویکرد رایج در مددکاری اجتماعی روایی این است که از فرد بپرسیم در صورت مواجهه با موقعیت مشابه چه توصیهای به دوستشان میدهند. روایت درمانی تشخیص میدهد که کنشها دقیقاً عبارتند از: «عملها» (آنها فرد را تعریف نمیکنند). به این ترتیب، آنها را می توان تغییر داد.
مددکاری گروهی
مددکاری گروهی یکی دیگر از روش ها و تکنیک های ضروری در مددکاری اجتماعی است. در واقع، از دهه ۱۹۳۰ به عنوان پایه اصلی در این حرفه بوده است (دوئل، ۲۰۱۳).
مددکاری گروهی چندین کارکرد مختلف از جمله کنترل اجتماعی، اقدام اجتماعی، آموزش و درمان را ارائه می دهد.
برخی از گروهها نتایج یا اهداف مورد انتظاری دارند، در حالی که گروههای دیگر ارگانیکتر هستند، که اجازه میدهند هدف با تکامل گروه توسعه یابد.
به عنوان مثال، یک مددکار اجتماعی ممکن است گروهی را برای حمایت از زنان در یک محله خاص با مشکلات شدید سلامت روان یا جانبازانی که در یافتن جایگاه خود در جامعه مشکل دارند، ایجاد کند.
فرآیند مددکاری گروهی شامل آگاهی از آنچه در دو سطح اتفاق می افتد است: اول، فرد درون گروه، و دوم، خود گروه.
این موضوع شامل در نظر گرفتنِ مراحلی است که گروه از آنها می گذرد و روابط و ارتباطاتی که در درون آنها شکل می گیرد (دوئل، ۲۰۱۳).
کار عملی مددکاری اجتماعی وظیفه محور
روش وظیفهمحور به نفع توسعه مهارتها در افراد است تا بتوانند از آنها برای حل مشکلات آینده و تقویت استقلال بیشتر استفاده کنند (ادموندسون، ۲۰۲۰).
در نهایت، رویکرد “ارزش محور، مبتنی بر شواهد و عمل” است (ادموندسون، ۲۰۲۰، ص ۲۷۱). از طریق ایجاد مشارکت با افراد، گروه ها و جوامع، به جای تمرکز محدودتر بر وظایف (شغل، وظیفه، و کارهای روزمره) که به شکل قابل پیش بینی بودن و در روال بودن تعریف شده است، تغییرات مثبت را ترویج می کند (ادموندسون، ۲۰۲۰).
مددکاری اجتماعی وظیفه محور کمتر در مورد پر کردن فرم است و بیشتر به شناسایی و حل مشکلات و تنظیم و دستیابی به نتایج واقعی میپردازد.